حرکات قیمتی یا پرایس اکشن چیست؟ و آموزش پرایس اکشن
حرکات قیمتی زیر شاخه ای از تحلیل تکنیکال است. در این روش تحلیلی، معامله گر از نمودار های شمعی (Candlestick) برای بررسی بازار استفاده می کند. هدف نهایی تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی، پیدا کردن نقاطی در بازار است که احتمال بازگشت بازار از آن سطوح بسیار بالاست. در این روش از هیچ نوع اندیکاتور تکنیکالی استفاده نمی شود. و تمرکز معامله گر یا تحلیلگر تنها بر خود قیمت و تاریخچه قیمتی بازار است.
مرحله به مرحله با استراتژی حرکات قیمتی:
– اولین مرحله در استراتژی حرکات قیمتی، یافتن روند بازار است. این موضوع که بازار روند دارد یا بدون روند است، بر میزان موفقیت معاملات تاثیر می گذارد.
– دومین مرحله، یافتن سطوح حمایت/مقاومت و یا محدوده های تقاضا/عرضه است. محدوده تقاضا، محدوده ای است که خریداران به دنبال ورود به بازار از این محدوده هستند. در مقابل، عرضه محدوده ای از بازار است که فروشندگان منتظر ورود به بازار و پایین آوردن قیمت ها هستند. به طور خلاصه، تقاضا محل تجمع خریداران است و عرضه محل تجمع فروشندگان.
– سومین مرحله در استراتژی حرکات قیمتی، سیگنال یابی است. وقتی روند بازار مشخص باشد و همچنین سطوح بازگشتی بازار هم تعیین شده باشند، معامله گر در محدوده های احتمالی بازگشتی بازار اقدام به سیگنال یابی می کند. قدرت استراتژی حرکات قیمتی در الگوهای شمعی آن نهفته است. دو الگوی مشهور و قوی پین بار (Pin Bar) و الگوی کندل پوششی (Engulfing) از مهمترین ابزار در سیگنال یابی است. یعنی معامله گر با ظهور یکی از دو الگو می تواند شرایط ورود به معامله را بررسی کند.
– چهارمین مرحله، اصل انطباق است. هر سیگنالی به معنی ورود به معامله نیست. استراتژی حرکات قیمتی، سیگنال های قوی را صادر می کند، اما این به معنی موفقیت تمام معاملات نیست. برای اینکه موفقیت معاملات مبتنی بر الگوی حرکات قیمتی افزایش یابد، ما از اصل انطباق استفاده می کنیم. بر اساس این اصل، حداقل باید دو عامل با سیگنال ظاهر شده مطابقت داشته باشد و در یک راستا باشد. یعنی اگر در سطح حمایت هستیم و بازار در محدوده تقاضا هم قرار دارد، تنها با صدور سیگنال های صعودی می توانیم وارد معامله شویم. در ادامه مثال های تصویری این موضوع بررسی خواهند شد.
بیشتر بخوانید:راهنمای نهایی درباره استراتژی مناسب برای کسب سودهای معاملاتی
نحوه استفاده از تحلیل های پرایس اکشن (Price Action) یا همان استراتژی حرکات قیمتی ایران بورس آنلاین:
بخش تحلیلی ایران بورس آنلاین به طور منظم از روز های دوشنبه تا جمعه و بین ساعت ها 9 تا 12 صبح اقدام به انتشار تحلیل های پرایس اکشن برای جفت ارز های اصلی و بازار طلا می کند، اینجا را کلیک کنید . در این بخش سعی داریم تا با نحوه استفاده از این تحلیل آشنا شویم (برخی اوقات به دلیل نوسانات اندک بازار شاید تا چند روز تحلیل های پرایس اکشن به روز رسانی نشوند).
اولین کار در استفاده از تحلیل های حرکات قیمتی، پیاده سازی نمودار تحلیل های ارائه شده در وب سایت بر روی پلتفرم معاملاتی است. به طور مثال در (تصویر شماره 1) تحلیل USD/JPY روز دوازده آوریل را مشاهده می کنیم:
همان طور که در بالا هم اشاره شد، دو الگوی مشهور و قوی پین بار (Pin Bar) و کندل پوششی (Engulfing) مهمترین ابزار ما در سیگنال یابی است.
هر دو الگو نشانگر بازگشت در بازار هستند، یعنی الگو های بازگشتی محسوب می شوند. ولی می توان در جهت روند هم مورد استفاده قرار گیرند. چون اصل انطباق در تحلیل های پرایس اکشن رعایت شده، ما تنها به دنبال سیگنال هایی خواهیم بود که توسط تحلیل با عنوان معامله خرید یا فروش ذکر شده باشند. وقتی معامله خرید باشد، سیگنال صعودی و وقتی معامله فروش باشد سیگنال نزولی.
الگوی پین بار یا همان Pin Bar، از یک کندل قیمتی تشکیل شده است. یافتن الگوی پین بار در نمودار کار بسیار آسانی است. کندل پین بار از یک بدنه کوچک تشکیل شده، اما دنباله کندل بسیار بلند است. برای اینکه کندل قیمتی، پین بار باشد، بایستی دنباله ای سه برابر اندازه بدنه کندل داشته باشد، در سطوح بازگشتی ایجاد شده باشد، بدنه پین بار در محدوده بدنه کندل ماقبل بسته شده باشد و همچنین بدنه پین بار بایستی در یکی از دو سر کندل قرار گرفته باشد، یعنی بدنه نباید در وسط کندل قیمتی باشد.
افرادی که به سرمایهگذاری در بازارهای مالی علاقه دارند، قطعا نام بازار فارکس را شنیدهاند؛ یک بازار مالی بینالمللی که سوالات بسیاری را در ذهن سرمایهگذاران ایجاد کرده است. در این مطلب ابتدا بررسی میکنیم که فارکس چیست و معاملات فارکس چگونه انجام میشوند و سپس قوانین و نحوه فعالیت در آن را بررسی میکنیم
به علت ممنوعیت معاملات فارکس در ایران و بالا بودن ریسک معاملاتی آن، سرمایهگذاری در این بازار مورد تائید کارگزاری آگاه و بآشگاه مشتریان آگاه نیست.
کلمه فارکس (FOREX) برگرفته از عبارتForeign Exchange Market و به معنای تبادل ارزهای خارجی است. همان طور که از نام آن پیدا است فارکس بازاری است که در آن به خرید و فروش ارز پرداخته میشود و اصلیترین و مهمترین فعالیت در این بازار تبدیل ارزها به یکدیگر است. این تبادل برای خرید و فروش کالا، خدمات شرکتها و دولتها، هزینههای سفر مسافران یا سرمایهگذاری اشخاص و بنگاهها مورد استفاده قرار میگیرد. در فارکس موسسات مالی بزرگ، بانکها، شرکتهای چند ملیتی، تجار، شرکتهای بیمهای، شرکتهای صادرات و واردات، سفتهبازها و اشخاص حقیقی، ارزهای مختلفی چون دلار آمریکا، یورو، پوند، ین و… را مورد معامله قرار میدهند. این معامله با خرید یک ارز و فروش همزمان ارزی دیگر اتفاق میافتد.
بازار تبادل ارز جهانی، مکان فیزیکی مشخصی ندارد و تمامی معاملهگران از طریق شبکه الکترونیکی در حال معامله ارزهای مختلف هستند. با وجودی که فارکس (OTC)Over the counter یعنی بازاری بدون مکان فیزیکی است اما مراکز اصلی این تجارت در لندن، نیویورک و توکیو واقع شدهاند. در حال حاضر بزرگترین کارگزاریهای بورس دنیا در آمریکای شمالی هستند و معاملات فارکس در این کشور به طور دقیق قانونگذاری شده است. البته قوانین بسیار محکمی که برای تائید شدن از جانب قانونگذاران وجود دارد باعث شده تنها تعداد کمی از شرکتهای ارائهدهنده خدمات به مشتریان در آمریکای شمالی باقی بمانند.
سازمانهای متعددی وظیفه نظارت بر فعالیت کارگزاران و جلوگیری از وقوع تخلف در بازار فارکس را بر عهده دارند. به این سازمانها، نهادهای نظارتی یا رگولاتور گفته میشود. نهادهای زیر از جمله مهمترین رگولاتورها هستند:
در بازار متنوع خاورمیانه، کشورهای قبرس و امارات به عنوان مقاصد برتر برای حضور قانونی کارگزاران فارکس شناخته میشوند. با وجودی که به تازگی تمرکز روی بازارهای در حال توسعه افزایش یافته است؛ براساس تعداد کارگزاران فارکس، اروپا قاره پیشرو در این حوزه به حساب میآید و معاملهگران این بازار با اطمینان بیشتری با کارگزاران این قاره همکاری میکنند. گروههای مختلفی از سرمایهگذاران در فارکس فعالیت میکنند که در اصل بازیگران بازار هستند. این بازیگران با اهداف و انگیزههای مختص به خود در این بازار فعال هستند؛ گاه به منظور سفتهبازی و گاه به منظور کسب سود اما در نهایت در راستای حفظ تمامیت و ثبات بازار نقش خود را ایفا میکنند.
در فارکس نیز مانند تمامی بازارهای مالی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برای آنالیز حرکات قیمتی جفت ارزها استفاده میشود. جفت ارزی از اصطلاحات رایج در فارکس است. به هر دو ارزی که با یکدیگر معامله میشوند، جفت ارزی میگویند. با بررسی وضعیت اقتصادی و سیاسی دو ارز میتوان تحلیل بنیادی مناسبی برای تبادل آن دو ارائه داد. از جمله عوامل اقتصادی که میتواند بر روند معاملات تاثیر بگذارد، سیاستهای پولی بانک مرکزی و تمایل آنها به افزایش یا کاهش نرخ بهره، میزان رشد اقتصادی، نرخ تورم و… است. برای اطلاع از رویدادهای اقتصادی سایتهای متعدد معتبری مانند forexfactory.com،fxstreet.com و… وجود دارند که میتوان لیست کامل این اطلاعات را تحت عنوان تقویم اقتصادی در آنها مشاهده کرد.
در این سایتها علاوه بر اطلاعات، پیشبینی کارشناسان خبره نیز ارائه میشود. با مقایسه رقم گزارش شده و تفاوت آن با میزان پیشبینی شده یا مقادیر دورههای قبل، میتوان ارزش یک جفت ارز در مقابل جفت ارز دیگر را تقویت یا تضعیف کرد. از عوامل سیاسی که میتواند مستقیما بر روند معاملات فارکس تاثیرگذار باشد، اخبار سیاسی مانند انتخابات، جنگ و… است. در واقع سرمایهگذار باید به طور مستمر پیگیر اخبار سیاسی کشورهای مختلفی باشد که قرار است ارز آنها را معامله کند و چشماندازی از روند آتی نرخ ارز کشورهای مختلف داشته باشد. به عنوان مثال بداند که با انتشار نتیجه رفراندوم جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا، ارزش پوند در مقابل ارزهای دیگر کاهش خواهد داشت. در بازار تبادل ارز جهانی، علاوهبر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، تحلیل تکنیکال نیز از اعتبار بالایی برخوردار است و میتواند کمک فراوانی به پیشبینی رفتار آینده قیمت کند.
در گذشته مبادلات ارز تنها از کانال بانکهای عاملی که امکان خرید و فروش ارز را داشتند انجام میشد. اما بعد از مدتی بانکها تصمیم گرفتند برای افزایش منافع خود برخی از مشتریان را در اولویت سرمایهگذاری قرار دهند. این اقدام بانکها سبب شد که سایر مؤسسات مالی، شرکتهای چند ملیتی و صندوقهای سرمایهگذاری هم به این شیوه عمل کنند. اما امروزه با همهگیر شدن و توسعه اینترنت و با وجود کارگزاران تمامی افراد با شرایط یکسان و در هر لحظه به راحتی میتوانند با سفتهبازان، شرکتهای سرمایهگذاری و… نرخ ارزها را از بانکهای مختلف جمعآوری و معامله کنند. کارگزاران عاملهای واسطه بین معاملهگران و بازار معاملات فارکس هستند و مهمترین نقش آنها نیز انتقال سفارشهای معاملاتی تریدر به بازار جهانی است. این انتقال اطلاعات از طریق نرمافزارهای اختصاصی کارگزاری صورت میگیرد. نرمافزارهایی که نرخ ارزها را به صورت لحظهای به نمایش میگذارند و مشتریان نیز سفارش خود را از طریق همان نرمافزارها به کارگزاری مربوطه منتقل میکنند.
کارگزاریها یا بروکرها در 4 دسته طبقهبندی میشوند:
همانطور که اشاره کردیم برای معامله در بازار فارکس لازم است در اولین اقدام یک کارگزاری مناسب انتخاب کنید و انجام معاملات ارزی خود را به کارگزار مورد نظرتان بسپارید. برای این کار باید قراردادی بین کارگزار و شخص منعقد شود و تریدر مبلغی را که برای سرمایهگذاری در این بازار در نظر دارد به عنوان پشتوانه معاملات خود به حساب کارگزار واریز کند. این سپرده به نام خود مشتری باز میشود تا پس از گشایش حساب و گرفتن نام کاربری و رمز عبوری از کارگزار، مشتری بتواند از طریق نرمافزار معاملاتی بر خط کارگزاری به انجام معاملات ارزی خود بپردازد. در نرمافزارهای مخصوص کارگزاری اصولا مراحلی چون دریافت تقاضاهای پیشخرید، پیشفروش و باز کردن و بستن معاملات روی کالاها یا ارزهای به خصوص است که هر کارگزار با استفاده از نرمافزار (پلتفرم) خاصی این خدمات را ارائه میدهد و گاهی ممکن است این پلتفرم در میان بسیاری از کارگزاریها مشترک باشد. مانند نرمافزار متاتریدر (Metatrader) که از معروفترین نرمافزارهای معاملات بازار فارکس است و توسط شرکتی روسی به نام MetaQuotes طراحی شده است.
آخرین نسخه این نرمافزار بیش از 20 زبان مختلف دنیا از جمله فارسی را پشتیبانی میکند. به طورکلی هر فرد مواردی مانند نوع ارز مورد معامله، قیمت انجام شده معامله، حجم معامله و تعیین نوع عملیات (خرید یا فروش) را در اکانت نرمافزار معاملاتی خود مشاهده میکند و کارگزاران در ازای این خدمات کارمزد معاملاتی (Spread) دریافت میکنند. همانطور که گفتیم معاملات فارکس به صورت جفت ارز انجام میگیرد و همواره ارزش یا قیمت هر ارز در بازار فارکس با ارز دیگری تعیین میشود. به عنوان مثال ارزش یورو باید براساس ارز دیگری بیان شود. برای مثال قیمت یورو در مقابل دلار یعنی هر یک یورو چه میزان نسبت به دلار ارزش دارد، یا قیمت یورو در مقابل پوند یعنی برای هر یک یورو چه مقدار پوند باید پرداخت شود.
بیشتر بخوانید:الگوی ادامه دهنده
لازم به ذکر است که در زمان انجام معاملات در فارکس، مبلغی تحت عنوان حق کمیسیون یا کارمزد از حساب معاملهگر کسر میشود. این مبلغ با توجه به مواردی مانند حجم مبادلات و میزان نقدینگی حساب تعیین میشود. همچنین در صورت باز ماندن معامله مورد نظر تا روز بعد، مبلغی تحت عنوان سوآپ (Swap) با توجه به تفاوت نرخ بهره ارز یا دارایی پایه به حساب معاملهگر افزوده یا از حساب وی کسر میشود.
جفت ارزها با نماد اختصاری (ISO) دو ارز مشخص میشوند مانند:
در حالت کلی جفت ارزها به سه دسته زیر تقسیم میشوند:
در ادامه مهمترین ویژگیهای بازار فارکس برای شما تشریح شده است.
از خصوصیات منحصربهفرد فارکس، کارکرد 24 ساعته و ساختار غیرمتمرکز آن است. یعنی از روز دوشنبه تا پایان روز جمعه، امکان تبادلات شبانهروزی وجود دارد. حجم تبادلات در زمانهای مختلف بستگی به ساعت کاری کشورهای مشارکتکننده در فارکس دارد. ارزها در بزرگترین بورسهای سهام و بازارهای سرتاسر جهان مانند زوریخ، هنگکنگ، نیویورک، توکیو، فرانکفورت، لندن، سیدنی و پاریس معامله میشوند. هرگاه بازار در ایالاتمتحده بسته شود، روز کاری در توکیو و هنگکنگ شروع میشود. این انعطاف زمان کار برای معاملهگرانی که برنامه کاری پرمشغلهای دارند بسیار مناسب است زیرا لازم نیست نگران ساعات باز و بسته شدن بازار باشند و در هر ساعتی میتوانند معاملات خود را انجام دهند. لازم به ذکر است که بهترین زمان برای سرمایهگذاری، ساعاتی از شبانه روز است که در آن، فعالیت بازارهای مختلف (مانند بازار آمریکا و اروپا) با یکدیگر همپوشانی دارند.
بیشتر بخوانید:رابطه شاخص قیمت مصرفکننده و بازار فارکس
یکی از نکات مهم در مورد نحوه انجام معامله در فارکس، وجود اعتبار اهرمی بالا است. برای شروع به ارائه توضیحاتی درباره مفهوم اعتبار اهرمی یا لوریج میپردازیم. در بازار فارکس همانند بازار آتی در ایران برای انجام معاملات از طریق کارگزار (Broker) نیازی نیست تا مشتری تمام سرمایه لازم را در اختیار داشته باشد؛ بلکه تنها با پرداخت سهم کوچکی از حجم کلی معامله مورد نظر (معمولاً 1 تا 2 درصد) میتواند اقدام به انجام آن معامله کند. به این اعتبار اصطلاحا Leverage گفته میشود. از آن جایی که معمولا میزان نوسانات نرخ یک ارز در طول روز به ندرت از یک یا دو سنت بیشتر میشود، اگر از این اعتبار در معاملات فارکس استفاده نشود، میزان سود یا ضرر در معاملات بسیار پایین خواهد بود و جذابیتی برای سرمایهگذار در این بازار ایجاد نخواهد شد.
اعتباری که به طور معمول در بازار فارکس وجود دارد برابر 1:100 (یک به صد) یا 1:500 (یک به پانصد) است. یعنی هر 1000 دلار از پول شما به ترتیب معادل صد هزار و پانصد هزار دلار خواهد بود. فرض کنید که کل سرمایه شما ده هزار دلار آمریکا باشد و این پول را برای سرمایهگذاری در بازار سهام در نظر گرفته باشید؛ بنابراین بزرگترین معاملهای که میتوانید انجام دهید از کل پول شما تجاوز نخواهد کرد اما اگر با این مقدار پول در بازار فارکس فعالیت کنید میتوانید تا صد برابر حجم سرمایه خود به معامله بپردازید. در واقع با سرمایه اولیه ده هزار دلاری خود، میتوانید تا سقف یک میلیون دلار معامله کنید. وجود لوریج بالا برای بسیاری از افراد تازه وارد در بازارهای مالی جهانی میتواند در نگاه اول بسیار جذاب و وسوسهکننده باشد؛ زیرا ممکن است افراد این تصور را داشته باشند که با این میزان اعتبار اهرمی و یک معامله موفق میتوانند طی یک شب راه چندین ساله را طی کنند و به ثروت گزافی دست پیدا کنند. با این حال کسی که کمترین سابقه معامله در این بازار را داشته باشد به خوبی از میزان ریسک آن و امکان از بین رفتن تمام سرمایه آگاه است. البته اعتبار اهرمی لزوما باعث زیان معاملهگران نمیشود.
باید به این نکته توجه کرد که معاملهگری در بازارهای مالی بیشتر از هر کسب و کار دیگری نیازمند کسب دانش، تجربه و مدیریت صحیح سرمایه است. به عبارت دیگر وجود داشتن یا نداشتن اعتبار معاملاتی قطعا تاثیری در موفقیت شما در بازارهای مالی نخواهد داشت. این جمله را به خاطر داشته باشد که «اگر نمیتوانید بدون اعتبار اهرمی سود کسب کنید، هرگز با اعتبار اهرمی نیز سود نخواهید کرد». اگر میخواهید در بازار فارکس معامله کنید، اعتبار اهرمی 1:100 را فراموش کنید و ابتدا یاد بگیرید که چگونه باید معامله کرد.
معاملهگری در بازار فارکس قطعاً تجربه هیجانانگیزی است اما باید مواظب باشید که این اشتباهات خطرناک را که بیشتر مبتدیان مرتکب میشوند، انجام ندهید.
دو اشتباه خطرناکی که معامله گران تازهکار فارکس انجام میدهند
1. سرمایه کم
سرمایه اولیه ناکافی اولین اشتباه مبتدیان است و معمولاً منجر به شکست آنها میشود.
معاملهگرانی را دیدهام، از جمله خود من، که کل حساب معاملاتی خود را در اولین ماه یا اولین هفته ازدستدادهاند. من یکی از حسابهای خود را تنها در عرض 30 دقیقه از دست دادم.
سرمایه مورد معامله، حتی قبل از اینکه زمان کافی برای یادگیری صحیح نحوه معامله داشته باشید ازدسترفته است.
مواردی که برای معامله گران تازه کار روی میدهد به ترتیب زیر هستند:
عقل سلیم شما را به سمت این باور سوق میدهد که بهترین راه برای کاهش ریسک ضررهای احتمالی معامله، استفاده از حجم پایین است. سپس با افزایش تجربه و مهارتها، میتوانید حجم معامله را بزرگتر کنید. از نظر من این دیدگاه بی معنی است.
اینکه تازهکارها با لات پایین و حد ضرر کوچک سعی در معامله دارند تا ریسک را به حداقل برسانند و در همین حال سعی در کسب تجربه معاملاتی دارند تا لاتهای بزرگتر با حد ضررهای بزرگتر را معامله کنند، احمقانه است.
باید درک کنید که یک حساب معاملاتی کوچک درواقع ریسک ضرر را افزایش میدهد. شروع با سرمایه کم کاهش ریسک را غیرممکن میسازد. بهاینعلت که با کاهش موجودی حساب، ضررها بخش بزرگی از حساب معاملاتی هستند.
با استفاده از حد ضررهای نزدیک و کوچک، امکان فعال شدن حد ضررها بیشتر میشود و ضرر نهایی شما که از ضررهای کوچک تشکیل خواهد شد، افزایش مییابد.
حساب معاملاتی شما باید تا حد ممکن بزرگ باشد تا با شرایط بازار مطابقت داشته باشد و انعطاف لازم برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی را داشته باشد.
اندازه حساب معاملاتی شما ابزار دیگری در موفقیت معاملات شما است.
همچون دیگر کسبوکارها باید مطمئن باشید که سرمایه لازم برای این کار را در اختیار دارید. سعی نکنید تنها با واریز بخش کوچکی از سرمایه معاملاتی موجود، ریسک خود را کاهش دهید.
بهدرستی تأمین سرمایه کنید اما از میزان پول و مدیریت ریسک مناسب استفاده کنید.
بیشتر بخوانید:بازنگری سه فاکتور فارکس مؤثر در بازیابی انگیزه
2- معامله با حجم بالا
منظور از معامله با حجم زیادی، زمانی است که شما (با امید به دریافت حداکثر سود ممکن) پوزیشن بزرگی متشکل از چند لات باز میکنید. با در نظر گرفتن فعالیت معمول بازار، از دست دادن نیم یا حتی تمام سرمایه معاملاتی شما با این روش آسان است.
این مشکل گاهی مستقیماً به سرمایه ناکافی معاملاتی مربوط میشود.
اما احتمالاً این مسئله به دلیل نداشتن اطلاعات در زمینه اصول مدیریت سرمایه روی میدهد که به معنای عدم شایستگی برای کنترل کامل سرمایه معاملاتی است.
سرمایه معاملاتی شما برای کسب درآمد به کار میرود. باید با هر دلار با دقت و احتیاط رفتار کنید مثل یک کودک تازه متولدشده.
اولین و مهمترین مسئولیت شما حفظ سرمایه است. اگر آن را از دست بدهید، برای کسب درآمد پولی نخواهید داشت.
بیشتر بخوانید:چکلیست 7 مرحلهای معاملهگری پیش از ورود به هر معاملهای
آیا تا به حال از این اشتباهات مرتکب شدهاید؟ لطفاً تجربه خود را در بخش نظرات زیر با ما به اشتراک بگذارید.
یکی از مهمترین نیاز تریدرها داشتن استراتژی معاملاتی است. حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید استراتژی معاملاتی چیست یا استراتژی معاملاتی باید دارای چه خصوصیاتی باشد. در ادامه قصد داریم، تمام نکات مرتبط با 8 استراتژی معاملاتی را به صورت خلاصه توضیح دهیم تا بتوانید بهترین آن را انتخاب و بیشترین میزان سود را از بازار فارکس کسب کنید. توجه داشته باشید در این مقاله سعی کردهایم، اکثر سیستمهای معاملاتی قابلاستفاده در بازار فارکس، بورسهای داخلی و خارجی را به صورت خلاصه توضیح دهیم؛ پس با ما همراه باشید.
البته شما می توانید از سایر مقالات ما در زمینه بررسی بروکرهایی مثل آلپاری و ارانته و … استفاده کنید.
بیشتر بخوانید:راهنمای GDP و معاملهگری در فارکس
در واقع به سیستمی که معاملهگر برای زمان خرید و فروش یک جفت ارز در نظر میگیرند را استراتژی معاملاتی میگویند. استراتژی معاملاتی انواع مختلفی دارد که هر معاملهگر باید نسبت به سلیقه خود آن را انتخاب کند. اگر بخواهیم به طورکلی توضیح دهیم، استراتژی موفق است که حاصل چندین و چند استراتژی ناموفق باشد؛ پس برای انتخاب استراتژی عجله نکنید و تمام سیستمهای معاملاتی را بررسی تا بتوانید بهترین آن را نسبت به روحیات و دانش خود انتخاب کنید.
ویژگی استراتژی معاملاتی چیست؟
اینگونه معاملهگر میتواند با آرامش خیال و با قدمهای شمرده گام بردارد و بدون نگرانی معامله خود را انجام دهد.
استراتژی معاملاتی انواع مختلفی دارد که در ادامه خصوصیات هرکدام از قبیل مدتزمان معامله، نسبت ریسک به سود معامله و … را توضیح میدهیم.
در روش پرایس اکشن، قیمتهای معاملاتی برحسب تحلیل تکنیکال بررسی میشود؛ تریدرها میتوانند از این روش بهعنوان یک اندیکاتور نیز استفاده کنند. اصولاً به ندرت از تحلیل فاندامنتال در استراتژیهای معاملاتی فارکس بر اساس پرایس اکشن استفاده میشود، اما تریدرها میتوانند چند روش را با هم ادغام و از آن بهعنوان یک فاکتور اثباتکننده استفاده کنند.
تریدرها میتوانند از این روش بهصورت کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کنند؛ همین امر موجب شده این استراتژی توجه معاملهگران زیادی را به خود جلب کند.
برای تعیین نقطه ورود و خروج در این روش میتوان از فیبوناچی اصلاحی، سایه کندل، تشخیص روند، اندیکاتور و اسیلاتورها استفاده کرد.
2. استراتژی معامله در مناطق رنج
در روش استراتژی معامله در مناطق رنج، تریدرها میتوانند نقاط حمایت و مقاومت را تشخیص و بعد از آن حوالی نقاط شناسایی شده، معامله انجام دهند. توجه داشته باشید اصلیترین ابزار در انجام معاملات با این استراتژی تحلیل تکنیکال است. این روش بیشتر زمانی که بازار روند مشخصی ندارد و نوسانات آن زیاد است، استفاده میشود.
تریدرها میتوانند از این روش بهصورت کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کنند؛ اما تریدرها باید این نکته را در نظر داشته باشند که زمانی که خطوط مقاومتی و حمایتی شما در این معاملات شکسته شوند، بهتر است معامله خود را ببندید.
3. استراتژی معاملاتی روند محور
یکی از آسانترین استراتژیها، استراتژی معاملاتی روند محور است که به علت راحتی در استفاده، معامله گران زیادی از آن استفاده میکنند. تریدرها برای بهدستآوردن سود، میتوانند از مومنتوم جهتدار در بازارها استفاده کنند.(مومنتوم (Momentum) نرخ شتاب قیمت یا حجم یک ورق بهادار است)
تریدرها میتوانند از این روش بهصورت میانمدت و بلندمدت استفاده کنند؛ توجه داشته باشید از تحلیلهای تایم فریم و پرایس اکشن میتوانید در این استراتژی بهرهمند شوید.
4. استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
استراتژی معاملاتی پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ بیشتر بر اساس فاکتورهای فاندامنتال و برای انجام معاملههای بلندمدت استفاده میشود. البته توجه داشته باشید از این روش میتوان در سایر بازارهای مالی بهره برد؛ همچنین از برخی از فاکتورهای تحلیل تکنیکال مانند موج الیوت میتوانید در این استراتژی استفاده کنید.
همانطور که توضیح دادیم مدتزمان معامله در این روش باید طولانیمدت باشد. حالا این مدتزمان میتواند یک هفته، چند ماه یا یک سال باشد. اگر صبر و حوصله گذشت این مدت را ندارید،ُ بهتر است سمت استفاده از این روش نروید.
5. استراتژی معاملات روزانه
در این استراتژی معاملاتی، میتوانید چند معامله را در طول روز انجام دهید؛ اما بهتر است توجه داشته باشید که پیش از بستهشدن بازار، تمامی پوزیشنها در آن روز، بسته خواهند شد.
مدتزمان انجام معاملات با استراتژی معاملات روزانه، از چند دقیقه تا چند ساعت متغیر است؛ که تمامی پوزیشنها در آن روز بسته خواهند شد.
6. استراتژی اسکالپ یا نوسانگیری کوتاه مدت
به انجام معاملات با سود اندک در تعداد بالا را نوسانگیری یا اسکالپینگ میگویند. پس همانطور که از اسم آن مشخصه معامله گران با بازکردن مکرر معاملات در طول یک روز، سود کسب میکنند. توجه داشته باشید از این روش میتوان هم بهصورت دستی و هم به صورت بهکارگیری الگوریتم با الگوی از پیش تعیین شده، استفاده کرد.
بهتر است این استراتژی را برای آن دسته از جفت ارزها استفاده کنید که از نقدشوندگی بیشتری برخوردار هستند. از آن جایی که این استراتژی کوتاهمدت است، اسپرد برد کمتر این جفت ارزها آنها را بهخوبی با این سیاست هماهنگ میکند.
استراتژی اسکالپ انواع مختلفی دارد که شما میتوانید از بین آنها سادهترین استراتژی اسکالپ را انتخاب کرده و از آن استفاده کنید. اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور استوکستیک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از میانگین متحرک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR، و اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور RSI را میتوان از جمله سادهترین استراتژی اسکالپ دانست.
مدتزمان معامله در این استراتژی بین 1 الی 30 دقیقه است.
7. استراتژی سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی
در این استراتژی معامله گران در کنار بازار روندی، از بازار رنج هم سود کسب میکنند. برای استفاده از این روش بایستی سقف و کف قیمتی را مشخص نمایید.
تریدرها میتوانند از استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ بهصورت میانمدت، از چند ساعت تا چند روز از آن استفاده کنند.
8. استراتژی معاملهگری انتقالی
در این استراتژی تریدر باید یک ارز با نرخ بهره پایین را قرض و آن را در یک ارز با نرخ بهره بالاتر سرمایهگذاری کند تا به سوددهی مثبت برسید.
تریدرها میتوانند از استراتژی معاملهگری معامله انتقالی بهصورت میانمدت یا طولانیمدت استفاده کنند.
نتیجهگیری
در این مقاله سعی بر این داشتیم تا انواع استراتژیهای معاملاتی پزطرفدار بازار فارکس را به صورت خلاصه توضیح دهیم تا بتوانید با مطالعه، تمرین و تکرار یکی از بهترین آن را متناسب با دانش و دارایی خود انتخاب کنید. توجه داشته باشید انتخاب استراتژی کار یک شب نیست و علاوه بر تجربه، مهارت و دانش کافی، شما به مشورت با یک فرد متخصص نیاز دارید تا بتوانید استراتژی متناسب با خصوصیات شخصیتی خود را پیدا کنید.
نظریه داو همیشه بخشی جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف نمودارهای شمعی (کندل استیکها) توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده میشود. میتوان گفت که تریدرها بهترین شیوهها را با کمک نظریه داو و کندل استیکها ترکیب میکنند.
نظریه داو توسط چارلز اچ داو (Charles H. Dow) که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. او در زمان حیات خود، مجموعهای از مقالات را از دهه 1900 نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. در این نظریه اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton) تعلق دارد که این مقالات را با نمونههای مرتبط در یک دوره 27 ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو این نظریه طرفداران و منتقدان زیادی دارد.
اساساً، نظریه داو (DOW) چارچوبی برای تحلیل تکنیکال است که بر اساس نوشتههای چارلز داو در مورد تئوری بازار است. او به همراه ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، شرکت Dow Jones & Company را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داو جونز را در سال 1896 توسعه دادند.
داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company بود. وی به عنوان بخشی از این شرکت، به ایجاد اولین شاخص سهام، معروف به شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) و به دنبال آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد. داو این نظریه را در مجموعهای از سرمقالههای وال استریت ژورنال بیان کرد.
داو هرگز ایدههای خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و به آنها چنین اشارهای نکرد. با این حال، بسیاری از طریق سرمقالههایش در وال استریت ژورنال از او مطالب زیادی یاد گرفتند. پس از مرگش، ویراستاران دیگری، مانند ویلیام همیلتون، این ایدهها را اصلاح کرده و از سرمقالههای او برای گردآوری آنچه که امروزه به عنوان نظریه داو شناخته میشود، استفاده کردند.
چارلز داو در سال 1902 درگذشت و به این دلیل هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد، اما چند نفر از پیروان و همکاران او کارهای وی را گسترش داده و در مقالاتی منتشر کردند. برخی از مهمترین افرادی که با مقالات خود به انتشار نظریه داو کمک کردند عبارتند از:
داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کلیت، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسبوکار در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار میتوان به دقت آن شرایط را ارزیابی کرده و جهت روندهای اصلی بازار و جهت احتمالی تک تک سهمها را شناسایی کرد.
این نظریه در تاریخ بیش از 100 ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است، از جمله مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه 1920، رابرت ریا (Robert Rhea) در دهه 1930 و ای. جورج شفر (E. George Shaefer) و ریچارد راسل (Richard Russell) در دهه 1960. جنبههای این تئوری جایگاه خود را از دست دادهاند، برای مثال، تأکید آن بر بخش حملونقل، یا راهآهن، در شکل اصلیاش، اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد.
این مقاله مقدمهای بر تئوری داو ارائه کرده و مراحل مختلف روند بازار بر اساس کار داو را مورد بحث قرار میدهد. مانند هر نظریه دیگری، اصول زیر خطاناپذیر نبوده و قابل بحث و تفسیر هستند.
بیشتر بخوانید:راهنمای سوئینگ تریدینگ رمزارزها برای تازهکارها
این اصل در راستای فرضیه بازار کارآمد (EMH) است. داو معتقد بود که بازار گویای همه چیز است، به این معنی که تمام اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال، اگر انتظار میرود شرکتی به طور گسترده سودهای بهبود یافته و مثبتی را گزارش کند، بازار قبل از وقوع آن را منعکس خواهد کرد. تقاضا برای سهام این شرکت قبل از انتشار گزارش افزایش مییابد و پس از اینکه در نهایت گزارش مثبت مورد انتظار منتشر شود، قیمت ممکن است تغییر چندانی نداشته باشد.
در برخی موارد، داو مشاهده کرد که ممکن است قیمت سهام یک شرکت پس از اخبار خوب کاهش یابد، زیرا آن اخبار آنطور که انتظار میرفت خوب نبودهاند.
هنوز بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران به این اصل اعتقاد دارند، به ویژه کسانی که از تحلیل تکنیکال زیاد استفاده میکنند. با این حال، کسانی که تحلیل فاندامنتال را ترجیح میدهند مخالف آن هستند و معتقدند ارزش بازار منعکسکننده ارزش ذاتی یک سهام نیست.
برخی افراد میگویند که کار داو همان چیزی است که مفهوم روند بازار را به وجود آورد که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی میشود. نظریه داو میگوید که سه نوع اصلی از روند بازار وجود دارد:
سرمایهگذاران با بررسی این روندهای مختلف، میتوانند فرصتهایی را پیدا کنند. در حالی که روند اولیه روند کلیدی است که باید به آن توجه شود، فرصتهای مطلوب زمانی رخ میدهند که به نظر میرسد روندهای ثانویه و ثالث با روند اولیه در تضاد هستند.
برای مثال، اگر فکر میکنید که یک ارز دیجیتال روند اولیه مثبتی دارد، اما یک روند ثانویه منفی را تجربه میکند، ممکن است فرصتی وجود داشته باشد که در قیمت کم خرید کرده و پس از افزایش قیمت، آن را بفروشید.
در اینجا مشکل در تشخیص نوع روندی است که مشاهده میکنید و اینجاست که تحلیل تکنیکال وارد میشود. امروزه، سرمایهگذاران و تریدرها از طیف گستردهای از ابزارهای تحلیلی استفاده میکنند تا به کمک آنها بفهمند به دنبال چه نوع روندی هستند.
داو ثابت کرد که روندهای اولیه بلندمدت دارای سه مرحله هستند. به عنوان مثال، در یک بازار صعودی، این مراحل به شرح زیر خواهند بود: